بهبودی - ترک طلایی سیگار

موفق ترین روش ترک سیگار

بهبودی - ترک طلایی سیگار

موفق ترین روش ترک سیگار

درباره من و کتاب معجزه ترک سیگار

درباره من

نام من داریوش است. من پیش‌ از این معتاد به نیکوتین بودم و در مقابل اعتیادم فاقد قدرت و برای امروز، از هر نوع نیازی به نیکوتین یا اجبار به کشیدن سیگار آزادم، این‌ یک معجزه است.
هم اکنون مدرس و راهنمای دوره‌های ترک طلایی سیگار به روشی جدید و فوق‌العاده که بسیار سریع و آسان عمل می‌کند  هستم و شما دوست عزیز می‌توانید با اجرای دستورالعمل‌هایی که من آن‌ها را تهیه و تنظیم کرده‌ام و کاملاً منحصربه‌ فرد است در زمان بسیار کوتاه، اصولی، سریع و بدون بازگشت سیگار خود را ترک کنید و به جامعه سالم و سلامت بدون مصرف سیگار بپیوندید.
من بیش از ۲۰ سال از بهترین لحظه‌های زندگی‌ام را مصرف‌کننده سیگار بودم و خود را آزار دادم، چه زمانی که آن را مصرف می‌کردم چه زمانی که با آن می‌جنگیدم. در حقیقت من هم همدرد شما و هم احساس شما هستم و به شما یادآور می‌شوم که شما دوست عزیز این نوشته و این مطالب را از یک پزشک و یا مشاور تحصیل‌کرده دانشگاهی دریافت نمی‌کنید و آن چرا که من به شما میگویم تماماً تجربه شخصی خودم هست و تمام دانش و اطلاعات خودم را در این‌ باره با تمام وجود لمس کرد ه ام و احساس نموده‌ام.
هیچ‌وقت نخواسته بودم یک سیگاری باشم؛ و تا اواخر دوران نوجوانی‌ام سالم بودم.
جوانی تازه به دوران رسیده و کم رو و کم‌حرف. من با اینکه خیلی کم‌حرف بودم ولی در دوران دبیرستانم دوستان زیادی داشتم و اصلاً یکی از تفریحات من گذران وقت زیاد با این دوستان بود.
من از دوران نوجوانی در سنین ۱۶ سالگی به‌صورت خیلی نامحسوس و به‌ آرامی شروع به مصرف سیگار نمودم. در واقع من دوستان خود را طوری انتخاب می‌کردم که آن‌ها هم همگی مصرف‌کننده سیگار بودند. ما معمولاً بعد از اتمام مدرسه همگی در یکی از پارک‌های نزدیک دبیرستانمان جمع می‌شدیم و شروع به سیگار کشیدن و خوش‌گذرانی می‌کردیم و ساعت‌ها را بیهوده با هم می‌گذراندیم. بعد از این دوره هم تازه مشکلات من و دیگر بچه‌ها برای مرحله بوزدایی شروع می‌شد و هرکسی به روشی خواص سعی در دور کردن بوی بد سیگار از خود داشتیم تا بعد از رفتن به خانه پدر و یا مادرمان متوجه سیگار کشیدن ما نشوند. عطر و اودکلن و شستن دست و صورت با صابون و اگر هیچ‌کدام از این‌ها نبود چمن‌های پارک را می‌کندیم و به خود می‌مالیدیم تا بوی سیگار را از خود دور کنیم. ما هیچ‌کدام نمی‌دانستیم که با تکرار این کار خود را داریم در چه دام بزرگی می اندازم. ما فقط به فکر خوش‌گذرانی‌های آنی بودیم.

از آنجایی‌که پدر من هم یک مصرف‌کننده قهار سیگار بود از این‌ رو من هم خیلی زود به سمت سیگار سوق پیدا کردم و به دلیل اینکه معمولاً الگوی پسرها در زندگی اول‌ از همه پدرشان هست من هم رفتارهای او را الگوی خود قراردادم و به سمت سیگار و دوستان مصرف‌کننده سیگار سوق پیدا کردم.
یادم میاید که در روزهای اول مصرفم، سیگار در من احساس بسیار بدی را ایجاد کرد و من در اولین مصرف‌هایم سرفه‌های شدید و حالت تهوع و سرگیجه را تجربه کردم و معمولاً همه دوستانی که هم اکنون سیگار می‌کشند این حس و حال را به یاد می‌آورند و من می‌خواهم به شما بگویم که در حقیقت این همان مزه و طعم بد سیگار و حالت بدی که در ما برای اولین بار ایجاد شد عامل اصلی اعتیاد و عادت بد ما به سیگار است و در حقیقت یکی از اصلی‌ترین تفاوت‌هایی است که سیگار با تمام مواد مخدر و اعتیادآور دیگر دارد. این همان حسی بود که ما در نگاه اول به خودمان گفتیم که اصلاً امکان ندارد که من به آن عادت کنم و مجبور باشم که برای تمام عمر مصرف‌کننده آن بشوم و از خود پرسیدیم که واقعاً چطور می‌شود که افراد به این ماده بد بوی بدطعم که نه تنها حس خوبی را به ما نمی‌دهد بلکه باعث ایجاد ناراحتی‌های فراوان نیز در ما می‌گردد عادت پیدا کنند.

اما دیری نپایید که خود ما نیز در دام این تله بزرگ و خطرناک افتادیم و مجبور شدیم که سالیان سال آن را همراه خود کنیم و در تمام جوانب زندگی آن را کنار خود حس کنیم و نتوانیم که بدون حضور آن ادامه زندگی خود را اداره کنیم.

کم‌کم سیگار در مصیبت‌ها یک آرام‌بخش، در جشن‌ها یک تفریح و در تنهایی یک همدم برای من به‌ حساب می‌آمد. سیگار به معنای رهایی از هر نوع فشار روحی و احساس ناراحتی بود. سیگار همدم من شده بود و من سالیان سال بدون آنکه خودم در کشیدن یا نکشیدن آن اراده ای داشته باشم آن را مصرف می‌کردم.
تا اینکه تصمیم به ترک آن گرفتم اما نتوانستم، تعداد دفعاتی که تصمیم به ترک گرفتم را دقیقاً یادم نمی‌آید. همیشه به خود می‌گفتم این آخرین بسته است. ولی با پایان یافتن بسته سیگار تصمیم من عوض می‌شد و اصلاً شهامت فکر کردن به تصمیم ترک را نداشتم و بسته دیگری می‌خریدم. واقعاً من در برابر سیگار عاجز شده بودم و خود را محکوم‌ به این می‌دیدم که من باید تا آخر عمر سیگار بکشم.
من با ناامیدی و در حقیقت بادرماندگی تمام، یک روز با تمام وجودم از خدا خواستم که راهی را به من نشان دهد که من بتوانم از این دام شیطانی رهایی پیدا کنم.
نمی‌دانم که چطور و چگونه شد که من در یک وب گردی به کتابی برخوردم که در مورد ترک سیگار بود آن را خریدم و خواندم و بعد از آن دنبال منابع بیشتر رفتم.  حدود ده کتاب دیگر خریدم و خواندم. با استفاده از راهکارهای آن‌ها من توانسته بودم سیگار را ترک کنم. بعد از آن متوجه شدم که گروه‌های ترک سیگاری وجود دارد که افراد سیگاری می‌توانند به آنجا بپیوندند و از آن‌ها کمک بخواهند. من از زمان ترک سیگارم زمان زیادی گذشته بود که تصمیم گرفتم به این گروه‌ها بپیوندم و تجربه آن‌ها را نیز کسب کنم.
دیگر جنگی در کار نبود. نگرانی‌های روحی‌ام از بین رفته بود. من دیگر سیگاری نبودم و نمی‌خواستم که سیگار بکشم. این‌ یک معجزه بود.
پذیرش این موضوع که من در برابر سیگار تسلیم‌ شده بودم و کمک از یک نیروی برتر برای نجاتم من را در راهی قرار داده بود که دیگر هیچ نیازی به مصرف نیکوتین نداشت.
سیگار چنان آرام‌ آرام در زندگی‌های ما نفوذ پیدا کرد که خیلی از ما نتوانستیم تشخیص بدهیم که دقیقاً چه زمانی به دام نیکوتین افتادیم
و موقعی هم که متوجه این موضوع شدیم نتوانستیم خودمان را از دام آن رها کنیم و با مشکلات فراوان مواجه شدیم.
در پایان این کتاب خواهید فهمید که چگونه سیگاری شدید و سیگار برای شما چه کرده است. در واقع شما نمی‌خواستید که سیگاری بشوید. شما در دام یک شوخی فریبنده افتاده‌اید بدون آنکه خود بدانید.
بعضی افراد برای مطالعه این کتاب درگیر یک سری نگرانی‌ها می‌شوند. بدترین حالتی که پیش آید چیست؟ این است که شما همچون گذشته به کشیدن سیگار ادامه دهید.
پس نگران نباشید شما چیزی را از دست نمی‌دهید بلکه شما چیزی گیرتان آمده است که می‌توانید در توفان‌های شدید زندگی از آن کمک بگیرید. این کتاب یک نسخه کامل درمان سیگار و نیکوتین است و من به شما قول می‌دهم که بامطالعه این کتاب و اجرای دستورالعمل‌های آن می‌توانید سیگار را به‌ راحتی کنار بگذارید و سلامتی خود را بازیابید.
اصول این کتاب به همان اندازه که قدرتمند هستند، کاربردی هم هستند. من از این اصول در سلامت خانواده و حتی زندگی معنوی ام استفاده می‌کنم. این کتاب به شما کمک می‌کند تا در آن‌ واحد دو پله از نردبان بهبودی بالا بروید. تمرکز ما روی کمک کردن به آدم‌هاست تا به نتیجه واقعی برسند.

چرا باید این کتاب را بخوانید؟

چرا یک بحث تمام‌عیار و قدیمی در مورد ترک سیگار را باید آغاز کنیم؟
هدف از نوشتن این کتاب چیست؟
اجازه بدهید کمی توضیح بدهم. ضمن اینکه من به شما تبریک میگویم و آرزوی موفقیت برای شما می‌کنم در اینجا این‌طور برای شما می‌خواهم بگویم که شما اولین قدم را برای ترک سیگار برداشته اید.
در حقیقت شمایی که تصمیم به تهیه و خواندن این کتاب گرفته‌اید گام اول را برای ترک سیگار برداشته‌اید و این بسیار ارزشمند‌است و شما تا موفقیت فقط نیاز به ۴ گام دیگر دارید.
به شما اطمینان می‌دهم که بقیه مسیر نیز مثل ابتدای آن سهل و آسان باشد.
گام بعدی برای موفقیت شما این است که شما این کتاب را با ذهنی باز و آرام و بدون هیچ پیش‌داوری به پایان برسانید. به همین دلیل دوباره به شما تبریک میگویم این کار ازجمله کارهایی است که بسیاری از انسان‌ها حاضر به انجام آن نمی‌شوند.

آیا می دانیدکه چه تعداد انسان مصرف‌کننده سیگار این کتاب را می‌بینند و یا آن را ورق خواهند زد ولی از خرید آن منصرف خواهند شد.
آن‌ها در حقیقت شجاعت لازم را برای تهیه این کتاب ندارند و این‌که شما امروز این شجاعت رادارید تا برای رفع مشکل خود که سال‌هاست با آن دست‌ به‌ گریبان هستید سرمایه‌گذاری بکنید فوق‌العاده است.
این کتاب درباره تقویت انگیزه برای ترک سیگار است. در این کتاب شما اصول چگونگی زندگی عاری از سیگار را یاد می گیرید. این کتاب شما را هدایت می‌کند تا آنچه برای ترک و حفظ آن نیاز دارید را فرابگیرید.
این کتاب باعث می‌شود که:
۱- حس غیر سیگاری بودن را تجربه بکنید.
۲- دریابید که چگونه و چرا به سیگار معتاد شدید.
۳- بدانید که سیگار با جسم و ذهن شما چه می کند.
۴- باور کنید که بدون سیگار هم می‌توان زندگی کرد.
۵۵- از شرایط وسوسه‌انگیز چگونه عبور کنید. و مسائل دیگر

ترک سیگار به‌طور عجیبی آسان و ساده است
ما خود با به‌کارگیری نیروی اراده برای ترک سیگار آن را دشوار می‌کنیم. این گفته در حقیقت به این معنی است که برای ترک سیگار ابتدا باید ذهنیت شما نسبت به مصرف سیگار تغییر کند درواقع برای ترک سیگار لازم نیست ابتدا با نیروی اراده خود سیگار کشیدن را قطع کنید بلکه درست باید برعکس آن عمل کنید ابتدا برای شروع امر، واجب آن است که باورهای ذهنی غلط خود را تغییر دهید. درواقع هیچ فرد سیگاری نمی‌تواند با باورهای غلط ذهنی خود برای مدت طولانی در ترک باقی بماند و از پاکی خود لذت ببرد. برای مثال اگر باور شما این باشد که مصرف سیگار می‌تواند از استرس و یا اضطراب شما کم کند هر وقت که شما در طول دوره ترک دچار استرس و اضطراب بشوید ذهن شما به شما دستور می‌دهد که یک نخ بکش تا آرام شوی و فرد سیگاری با این باور غلط به‌ راحتی یک نخ را روشن می‌کند اما فردی که باور درست را جایگزین باورهای غلط کرده است یعنی به این باور رسیده است که سیگار نه تنها استرس و اضطراب را کاهش نمی‌دهد بلکه خود باعث به وجود آمدن استرس و اضطراب زیاد و غیرمعقول در فرد سیگاری هست هرگز به فکر روشن کردن سیگار در لحظه‌های پرفشار نخواهد افتاد؛ و می‌بینیم که با این روش ترک سیگار چقدر ساده و آسان خواهد بود و البته همراه با شادی و نشاط و آرامش و انرژی. تمام حالت‌های روحی انسان زودگذر و غیر ماندگار هستند. ما با کشیدن سیگار قدرت و پایداری آن‌ها را بیشتر می‌کنیم. ترک سیگار با تغییر ذهنی و باورهای فرد سیگاری بسیار آسان هست. هیچ‌کس در دنیا نمی‌تواند شما را مجبور کند که سیگار بکشید به‌جز ذهن بیمار شما.
با گفته‌هایی که در بالا بیان شد به این نتیجه می‌رسیم که ترک سیگار بدون تغییر در باورهای ذهن فرد سیگاری غیرممکن و امری بسیار مشکل هست. حال این سؤال پیش می‌آید که چگونه باورهای ذهنی غلط یک معتاد به نیکوتین را که سال‌ها با این افکار اشتباه زندگی کرده است را می‌توان تغییر داد و باورهای درست را جایگزین کرد تا ترک سیگار را برای فرد سیگاری آسان و امکان‌پذیر نمود. جواب در نگاه اول بسیار سخت به نظر ما رسد. فکر شما می‌گوید بسیار دشوار می‌شود این کار را کرد.
البته به‌ هیچ‌وجه این‌گونه نیست. در حقیقت تغییر باورهای غلط هم بسیار ساده و آسان هست البته با به‌کارگیری فن‌های لازم و اجرای یک سری دستورالعمل‌ها شما می‌توانید به‌آسانی به آن‌ها مسلط شوید و مسیر بهبودی را پیش بگیرید.
من به‌طور خلاصه تیترهای لازم برای ترک سیگار را در اینجا بیان می‌کنم که اگر شما بتوانید هر پنج مورد را با هم رعایت کنید و انجام دهید به‌راحتی سیگار را ترک کنید.
۱- پذیرش اعتیاد به نیکوتین و باید باور کنید که ترک سیگار بسیار آسان است.
۲- گرفتن تصمیم قطعی و مصمم برای ترک و تعیین یک تاریخ و زمان دقیق برای ترک.
۳- روحیه بالا و شاداب در طول دوره ترک. ماتم نگیرید و آماده یک تغییر زیبا در خود باشید
۴- همراه داشتن همیشگی کتاب روش طلایی ترک سیگار و اجرای دستورالعمل‌ها و کمک گرفتن از یک راهنمای آگاه که خود قبلاً این مسیر را طی کرده است. (من نتوانستم اما ما می‌توانیم) و کمک از جلسات.
۵۵- باور به وجود نیروی برتر و کمک خواستن از او.

توجه داشته باشید که ورق زدن این کتاب به‌ تنهایی کافی نیست. دانستن یک مطلب با اجرا کردن آن فرق می‌کند. شما باید به‌ عنوان خواننده کتاب نقش مهمی را ایفا کنید. شما با خواندن این کتاب کم‌کم مغزتان پردازش و نتیجه‌گیری می‌کند:
چطور می‌توانیم سیگار را ترک کنیم؟

منبع: بهبودی - ترک طلایی سیگار

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.